تسنیم و تبسم

تسنیم من خیلی دختره خوبیه....با اینکه هنوز نی نیه ولی من احساس میکنم خیلی خوب مامانو میفهمه و درک میکنه....به هیچ وجه اذیتم نمیکنه مخصوصا مواقعیه که حالم بده انقد خوبتر میشه که من تعجب میکنن....همیشه خدارو شکر میکنم خدا دختر بهم داده....یه مونس و همراهه همیشگی... خدا حفظت کنه مادر به قول بابایی:به ما عزت دادی خدا بهت عزت بده....

روزی که تسنیم دنیا اومد ...... بیمارستان ایزدی قم دوم بهمن 1392 ...

    بعد از افتادن نافشه.... خیلی خوشحال بودم چون همیشه از دیدن نافش وحشت میکردم و مامانم پوشکشو عوض میکرد ...

سلام  دخترم چند روزه یاد گرفته هرچیزو که جلوش میگیریم با دستاش میگیره... یه مقدارم میزاره دهنش بعد که میفهمه بد مزه س رهاش میکنه............... علاقه زیادی به لوستر پذیرایی داره ...مواقعی که روشنش میکنیم انقد ذوق میکنه و دست و پا میزنه وبا اصوات مختلف باهاش حرف میزنه ... پنج شنبه شب مهمون داشتیم دو تا از دوستام بودن که زهرامتاهله و پسره تپل مپلش امیر محمد یه ماه دقیقا یه ماه از تسنیم کوچکتره و فاطمه مجرده که ظهر بعد کلاسش اومد بهم کمک کنه خدا رو شکر خیلی خوش گذشت ولی اگه فاطمه نبود من نمیتونستم با بچه از پسش بر بیام....خلاصه فاطمه خیلی دوست دارم ...

خانوم خوشگلم

دختر من متولد ۱۳۹۲ ونام زیبایش تسنیم است تسنیم به چند معنا تعبیر شده نخست آنکه  چشمه ایست در بهشت که فقط اولیای خاص الهی ازآن مینوشند دوم آنکه رایحه ای دربهشت که مقربان درگاه خداوند از آن بهره میبرند ...به هر حال ما نام تسنیم را از دل کلمات نورانیه کتاب آسمانیمان قرآن سوره مطففین آیه ۲۷ برگزیدیم ....باشد که راهش همچون اسمش قرآنی باشد....انشاالله

Ich bin so m�de Dass ich Wenn ich durstig bin Mit geschlo ssenen Augen Die Tasse neige Und trinke Denn wenn ich die Augen Aufmache Ist sie nicht da und ich bin Zu m�de Um zu gehen Und Tee zu Kochen Ich bin so wach Dass ich dich k�sse Und streichle Und dass ich dich h�re Nach jedem Schluck Zu dir spreche Und ich bin zu wach Um die Augen zu �ffnen Und dich sehen zu wollen Und zu sehen Dass du Nicht da bist. ...

من اومدم اینجا تا برای دخترم تسنیم بنویسم